پردهخوانی نوعی از قصهگویی حماسی با استفاده از پردههای نقاشی است که روی پردهها صحنههایی از داستانهای حماسی، اسطورهای و مذهبی ترسیم میشوند. تلفیق سه عنصر کلام، تصویر و اجرا (بازیگری) باعث شده است که این هنر مؤثرترین و نمایشیترین شکل قصهگوییِ حماسی در میان هنرهای سنتی ایران بهشمار آید. پردهخوانی، با وجود برخورداری از اوصاف منحصربهفرد، در مقایسه با دیگر هنرهای ایرانی، بهطور دقیق بررسی نشده است. در این مقاله کوشش میشود به مباحثی مانند چیستی ریشههای پردهخوانی و چگونگی اجرای آن و نیز بررسی جنبههای حماسی این هنر قصهگوی تصویری بپردازد. نتایج پژوهش نشان میدهد که سابقه و ریشة هنر پردهخوانی به پیش از اسلام و مشخصاً دوران ظهور مانی، پیامبر نقاش ایرانی، بازمیگردد. پس از اسلام و بهویژه در روزگار صفویه، توجهی فراوان به پردهخوانی شد و این هنر توسعه یافت. زیرا بهعلتِ برخورداری از جنبههای حماسی، هنری وحدتبخش تلقی شد. براساسِ پژوهشها، وجه حماسی این هنرِ دیرینه از روایتهای شاهنامة فردوسی و حماسههای مذهبی (بهعنوانِ متون و منابع اصلی روایتهای پردهخوانان) اخذ شده است. حماسة موجود در روایت به دو رکن دیگر پردهخوانی یعنی نقاشی و بازیگری وجهی حماسی بخشیده است؛ بهگونهای که میتوان پردهخوانی را هنر حماسیِ قصهگوی تصویری نامید.
ثبت دیدگاه
مایل به ملحق شدن به بحث هستید ؟به ما بپیوندید !